جدول جو
جدول جو

معنی سارو کلا - جستجوی لغت در جدول جو

سارو کلا
از توابع دهستان علی آباد قائم شهر
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کَ)
دهی است از دهستان تالارپی بخش مرکزی شهرستان شاهی، واقع در 18 هزارگزی شمال جادۀ بابل به شاهی، و 1500 گزی جادۀ بابل به شاهی، و شاهی به کیاکلا. دشت، و هوای آن معتدل مرطوب و مالاریائی، آب آن از رود خانه تالار و چاه، و محصول آن برنج، کنجد، کنف، پنبه و مختصری غلات است. از سه محله بنام بالا، پائین و میان سارزکلا تشکیل شده، 340 تن سکنه دارد که به زراعت اشتغال دارند. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(اِ کَ)
رابینو آن را در جملۀ قری و قصبات بارفروش و مشهدسر و فرح آباد یاد کند. (سفرنامۀ مازندران و استراباد رابینو ص 119 بخش انگلیسی)
لغت نامه دهخدا
(سَ کَ)
دهی است جزء دهستان گیلخواران بخش مرکزی شهرستان شاهی. دارای 1300 تن سکنه است. آب آن از چاه تأمین میشود و محصول آنجا پنبه، غلات و کنجد و شغل اهالی زراعت است. بازار جمعه جویبار در اراضی این آبادی واقع است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(مَ حَلْ لَ)
نام موضعی از رودپشت مشهدسر. (مازندران و استرآباد رابینو ص 117 بخش انگلیسی)
لغت نامه دهخدا
(مَ حَلْلَ)
از روستاهای آمل. (ترجمه مازندران و استرآباد تألیف رابینو ص 152). دهی است از دهستان دشت سر بخش مرکزی شهرستان آمل، واقع در 59000 گزی خاور آمل و 1500 گزی شمال راه شوسۀ آمل به بابل. دشت، معتدل، مرطوب و مالاریایی و دارای 700 تن سکنۀ شیعۀ ترکی مازندرانی و فارسی زبان است. آب آن از رود خانه هراز و محصول آنجا برنج، حبوبات و صیفی است. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان برک، گلیم و جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. این آبادی از دو محل بالا و پایین تشکیل شده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(کَ)
دهی است از دهستان علی آباد بخش مرکزی شهرستان شاهی، واقع در 1500 گزی خاوری راه شوسۀ شاهی به ساری، 3 هزارگزی شمال خاوری ساری. دشت، هوای آن معتدل و مرطوب، و آب آن از رود خانه سیاه رود و چشمه. محصول آن، برنج، غلات، توتون، پنبه، نیشکر و ابریشم است. 2000 تن سکنه دارد که بشغل زراعت و کارگری در کارخانه ها اشتغال دارند. از صنایع دستی محلی زنان بافتن پارچه های ابریشمی و کرباس است. راه شوسۀ فرعی و دبستان دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(سُ کَ)
نام دهی است از دهات استرابادرستاق مازندران. (از ترجمه سفرنامۀ مازندران و استراباد رابینو ص 170 و 76)
لغت نامه دهخدا
روستایی در شمال کتول
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع لاله آباد واقع در شهرستان بابل
فرهنگ گویش مازندرانی
چشمه ای نزدیک نهرودبار کدیر نوشهر
فرهنگ گویش مازندرانی
گیلار نام پرنده ای استنوعی مرغابی که به خاطر کاکل سرخ فامش
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع دهستان میان رود
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع دهستان بندپی بابل
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع لفور سوادکوه
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع دهستان علی آباد قائم شهر
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع دهستان بیشه ی بابل
فرهنگ گویش مازندرانی
از دهات مشهد سر بابل
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع دهستان بنافت ساری
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع دهستان فریم شهرستان ساری
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع دهستان لاله آباد بابل، روستایی در لفور سوادکوه.، نام روستایی در نزدیکی امام زاده حسن سوادکوه
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع دهستان گیل خواران قائم شهر
فرهنگ گویش مازندرانی